نویسنده: عیسی ولائی




 

نگاهی به یك اصطلاح در علم اصول

سنت (1) در لغت به معنای طریقه و روش است، و منظور از سنت در سوره‌ی مباركه‌ی احزاب كه می‌فرماید: سنت خدا هرگز مبدّل نخواهد گشت. (2) قانون كلی حاكم بر جهان است و در اصطلاح كلامیین و فقها گاهی سنت در مقابل بدعت (3) و زمانی مرادف با استحباب به كار می‌رود.
اما سنت در اینجا عبارت است از قول-فعل و تقریر معصوم. گرچه اكثریت اهل تسنّن تنها سنت پیامبر را حجت می‌دانند، و به نظر برخی از آنها سنت صحابه نیز حجت است. (4)
معصوم كیست؟ معصوم كسی است كه احتمال بروز خلاف از او مردود باشد. سنت قولی كدام است؟ سنت گفتاری یا قولی همان چیزی است كه اصطلاحاً به آن روایت، خبر و حدیث اطلاق می‌شود. سنت فعلی چیست؟ سنت فعلی یا كرداری این است كه اگر عملی از معصومی صادر شد حداقل چیزی كه فهمیده می‌شود این است كه آن عمل مجاز بوده و منعی ندارد، همان گونه كه ترك عملی از آنها مثبت این است كه آن عمل واجب نیست. سنت تقریری چه معنایی دارد؟ سنت تقریری یا سكوت این است كه عملی در حضور معصوم واقع شده، و معصوم آن را نهی و انكار نكرده باشد. با توجه به اینكه امر به معروف و نهی از منكر بر هر مسلمانی واجب است، و اینكه معصوم به هیچ وجه ترك واجب نمی‌كند، نتیجه می‌گیریم اگر عملی در حضور معصوم واقع شود و مورد اعتراض قرار نگیرد، می‌فهمیم كه آن عمل از نظر شرع ممنوع نیست، و یا اگر واجبی در حضور معصوم واقع شود و معصوم به نحوه‌ی انجام دادن آن ایراد نگیرد، می‌فهمیم كه آن عمل صحیح است.

تبصره:

سكوت و تقریر (امضا) معصوم به دو شرط مفید فایده است: 1.معصوم كاملاً در جریان آن عمل قرار بگیرد؛ 2.محظوری برای امر به معروف و نهی از منكر وجود نداشته باشد. زیرا ائمه (علیهم السلام) و یاران آنها همیشه از طرف سلاطین غاصب تحت نظر بودند، طبعاً برای حفظ كیان اسلام و حفظ شیعیان گاه مصلحت را در تقیّه می‌دیدند، و امكان تبیین علنی موازین شرعی نبوده است.

اهمیت سنت در اسلام

اساس و زیربنای تمام دستورهای اسلامی را قرآن و سنت تشكیل می‌دهد. ولی در میان این دو احتیاج مسلمانان نسبت به سنّت بیش از قرآن است. زیرا آیات مربوط به قوانین و احكام در قرآن مجید بسیار محدود و بنابر قول مشهور پانصد آیه است و اكتفا كردن به این آیات بدون سنت و حدیث كافی نیست. زیرا اولاً، این آیات دارای اجمال- اطلاق و... است كه توضیح آنها در سنت و احادیث موجود است. ثانیاً: احكام و قوانین اسلام بسیار گسترده است، در حالی كه آیات احكام بسیار محدود و در نتیجه جوابگوی آن احكام گسترده نخواهد بود. لذا دانشمندان شیعه و سنی در این باره هم عقیده‌اند كه حدیث صحیح بر تمام مسلمانان حجّت است و مانند قرآن مجید متابعت از آن بر هر مسلمانی واجب است. شافعی می‌گوید: از یك طرف در قرآن همه‌ی امور موردنیاز نیامده و از طرف دیگر از آنچه آمده بسیاری از آنها نیازمند بیان و تبیین است. (و در این جهت فرقی بین عبادات و معاملات نیست). و غیر از رسول خدا كسی توان این كار را ندارد، زیرا به حكم رسالتی كه دارد باید قرآن را تبیین كند. همان گونه كه خداوند در قرآن می‌فرماید: ما بر تو قرآن را نازل كردیم تا برای مردم تبیین كنی. و اگر به كلی سنّت را مردود بشمریم، به مشكل بزرگی گرفتار خواهیم شد، زیرا مثلاً در آیات الهی عدد ركعات نمازهای روزانه مشخص نگردید. همان گونه كه انواع و مقدار زكوة بیان نشد. (5) لذا گفته اند: انكار حجیت سنّت انكار ضروریات دین است و با كسی كه منكر ضروری دین باشد، حسابی نخواهیم داشت. چون خارج از اسلام است. (6)

فرق بین قرآن و سنت:

قرآن و سنت از نظر اینكه هر دو از منبع وحی و الهام سرچشمه گرفته‌اند و هر دو شعاع یك نور هستند، امتیازی بین آنها نیست، ولی می‌توان تفاوت بین آن دو را به شرح زیر برشمرد:
1.قرآن در مقام تحدّی و اعجاز نازل گردیده ولی سنت این خصوصیت را ندارد. (7)
2.قرآن قطعی الصدّور و سنّت ظنّی الصدور است، یعنی تردیدی نیست كه تمام آیات از طرف خداوند متعال است. در حالی كه صدور تك تك احادیث از معصوم تلقی نیست.
3.در قرآن نوعاً كلیات احكام و قوانین بیان شده است. ولی در سنت جزئیات و فروع احكام نیز بیان گردیده است، و به بیان دیگر خداوند در قرآن كلیّات را بیان فرموده و توضیح و تبیین آنها را به عهده‌ی نبی اكرم محوّل فرموده است: (سوره‌ی مباركه‌ی نحل، آیه‌ی 44).

حجیت سنّت

پس از قرآن مهم‌ترین مأخذ فقه اسلامی «سنت» است، و دلیل حجیّت آن سیره‌ی قطعی مسلمین است. زیرا سیره‌ی مسلّم بین مسلمین عمل به سنّت است. (8) و در كتب اصولی به ادله‌ی چهارگانه (كتاب، سنت، عقل و اجماع) برای حجیت سنّت تمسك شده است كه مهم‌ترین و قابل اعتمادترین آنها آیات قرآنی و حكم عقل است. (9)
الف. آیات: 1.خداوند در سوره‌ی مائده می‌فرماید: اطاعت خدا و رسول كنید. (10) 2.در سوره‌ی حشر می‌فرماید: آنچه را پیامبر دستور دهد بگیرید، و هرچه را نهی كند واگذارید. (11) 3.در سوره‌ی نساء آمده: كسی كه از پیامبر اطاعت كند از خداوند اطاعت كرده است. (12) دلالت این آیات روشن‌تر از آن است كه محتاج به بیان باشد. گرچه بین اصولیین در شمول آیات نسبت به «فعل و تقریر» اختلاف است.
ب.دلیل عقلی: معصوم كسی است كه از گناه و غفلت و خطا مصون باشد. در نتیجه جمیع اقوال و افعال و تأییداتش موافق شرع است، و معنای حجیت نیز همین است و قوی‌ترین دلیل همین برهان است. زیرا اگر احتمال معصیت و خطا و غفلت و سهو در مورد پیامبر منتفی نباشد، چگونه می‌شود نبوّت او را پذیرفت، و با قول او اساس دین و اصول عقاید را اثبات كرد؛ و اما به كدام دلیل سنت ائمه معصومین نیز حجت است؟ به دلیل آنكه آنها خود مصدر تشریع‌اند. توضیح آنكه حساب آنها از دیگر راویان جدا است. زیرا قول و فعل و تقریر معصوم به دلیل آنكه منصوب از طرف خداوند هستند حجت است و در واقع حكم الهی است كه به زبان آنها جاری گشته است. چه آن احكام را معصومین از طریق الهام گرفته باشند و یا از معصوم قبل از خودشان گرفته باشند. همان گونه كه امیرالمؤمنین می‌فرماید: پیامبر به من هزار با علم آموخت كه از هر باب هزار باب برایم باز شده است. (13) پس معصومین خود مصدر تشریع‌اند، و قول و فعل و تقریر آنها خود سنت است، نه آنكه حكایت از سنت كند. ادله‌ی ما در این مسئله عبارت است از: الف. سنت: زیرا خداوند در قرآن شهادت می‌دهد كه هر آنچه پیامبر می‌گوید وحی است. پیامبر در روایات بسیاری كه فریقین نقل كرده‌اند مردم را به اهل بیت ارجاع داده، به ویژه در حدیث غدیر كه علی (علیه السلام) را عدل قرآن قرار داده، و تمسّك به آنها را همانند تمسّك به قرآن لازم می‌شمرد. همان گونه كه در آیات الهی لغزش و خطا متصور نیست، در عدل قرآن نیز خطا و لغزش راه ندارد. ب.آیات الهی: در قرآن آمده: خداوند اراده فرموده فقط از اهل بیت رجس و گناه را دور كند. (14) و چون در آیه‌ی دیگر می‌فرماید: اراده‌ی الهی محال است از معلول منفكّ شود. (15) پس محال است از ائمه گناه صادر شود، و معنای عصمت و حجیت نیز همین است.

پی‌نوشت‌ها:

1.الذریعه الی اصول الشریعه، ج2، ص 477؛ مبادی الوصول الی علم الاصول، ص197؛ معالم الدین فی الاصول، ص183؛ الوافیه فی اصول الفقه، ص 158 و 261؛ الاصول العامه للفقه المقارن، ص121؛ اصول الفقه، ج3، ص61.
2.سوره‌ی مباركه‌ی احزاب، آیه‌ی 63. «وَ لَنْ تَجِدَ لِسُنَّةِ اللَّهِ تَبْدِیلاً»
3.خضری بك، اصول الفقه، ص213.
4.الاصول العامه للفقه المقارن، ص135؛ خضری بك، اصول الفقه، ص213.
5.انّ القرآن لم یأت بكل شیء «من ناحیه» و فیه الكثیر ممّا یحتاج الی بیان من ناحیه اخری، و سواء فی ذلك العبادت و المعاملات، و لایقوم بذلك الاّ الرسول (صلی الله علیه و آله و سلم) به حكم رسالته التی علیه ان یقوم بها، و فی هذا یقول الله تعالی: «وَ أَنْزَلْنَا إِلَیْکَ الذِّکْرَ لِتُبَیِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَیْهِمْ» (سوره‌ی نحل، آیه‌ی 44)... لو رددنا السنّه كلها لصرنا الی امر عظیم لایمكن قبوله...» الاصول العامه للفقه المقارن، ص125.
6.مأخذ پیشین، ص126؛ خضری بك، اصول الفقه، ص 239.
7.قوانین الاصول، ج1، ص 409.
8.خضری بك، اصول الفقه، ص239؛ و علی الجمله فانّ حجیة السنه من ضروریات الدّین اجمع علیها المسلمون و نطق بها القرآن.
9.الاصول العامه للفقه المقارن، ص 126.
10.سوره‌ی مباركه‌ی مائده، آیه‌ی 92 :«أَطِیعُوا اللَّهَ وَ أَطِیعُوا الرَّسُولَ»
11.سوره‌ی مباركه‌ی حشر، آیه‌ی 7: «مَا آتَاکُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَ مَا نَهَاکُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا»
12.سوره‌ی مباركه‌ی نساء، آیه‌ی 80: «مَنْ یُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطَاعَ اللَّهَ»
13.«علمنی رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) الف بابٍ یفتح كلّ بابٍ الیّ الف باب». بحارالانوار، ج40، ص 151.
14.«إِنَّمَا یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً» سوره‌ی احزاب، آیه‌ی 33.
15.«إِنَّمَا أَمْرُهُ إِذَا أَرَادَ شَیْئاً أَنْ یَقُولَ لَهُ کُنْ فَیَکُونُ‌» سوره‌ی یس، آیه‌ی 82.

منبع مقاله :
ولائی، عیسی، (1391)، فرهنگ تشریحی اصطلاحات اصول، تهران: نشر نی، چاپ نهم